زیارت کربلا

زائر امام حسین علیه‌السلام در محضر امام زمان[1] (عجل‌الله تعالی فرجه)

از علامه حلّی (رحمه‌الله) نقل شده که:

ایشان شبه جمعه‌ای به زیارت حضرت سیدالشهداء مشرّف می‌شوند و در راه تازیانه‌ای در دست داشته و سوار بر الاغ تنها حرکت می‌کردند. که ناگاه به شخص عربی برخورد کرده و با هم گفت‌وگو را آغاز می‌کنند، چون مقداری با هم صحبت کردند بر علامه حلّی روشن می‌شود که این مرد عرب شخص عالم و فاضلی می‌باشد. پس از مسائل علمی صحبت می‌کنند و علامه حلّی مسائل مشکل علمی را از آن شخص سؤال می‌کنند و آن شخص عرب هم به تمام سؤالات و مشکلات علمی علامه پاسخ می‌دهند.

تا ‌آن‌که سخن از یک مسئله‌ای پیش آمد و آن شخص عرب فتوایی گفتند. علامه آن‌را قبول نکرده و گفت حدیثی در این مسئله  نداریم آن شخص عرب فرمود: حدیثی در این مسئله شیخ طوسی در کتاب تهذیب ذکر کرده است در فلان صفحه و فلان سطر!!

علامه خیلی تعجب کرد و متحیر ماند که این شخص عرب چه کسی است!

بعد علامه سؤال کرد از آن شخص عرب که آیا در زمان غیبت کبری حضرت صاحب‌الامر (عجل‌الله تعالی فرجه) می‌توان آن حضرت را ملاقات کرد یا خیر؟

در همین حال تازیانه‌ای که دست علامه بود به زمین افتاد پس آن شخص عرب خم شد و تازیانه را از زمین برداشت و در میان دست علامه قرار داده و فرمود:

چگونه صاحب‌الزمان را نمی‌توان دید و حال آن‌که دست او در میان دست توست!

پس علامه بی‌اختیار خود را از الاغ به زیر انداخت تا پای مبارک حضرت بقیه‌الله (عجل‌الله تعالی فرجه) را بوسه زند که از هوش رفت و وقتی به هوش آمد کسی را ندید پس از آن‌که به خانه برگشت رجوع به کتاب تهذیب نمود و آن حدیث را در همان صفحه و همان سطری که حضرت فرموده بودند پیدا کرد.[1]



[1] قصص‌العلماء، صفحه‌ی 358.



[1] حائر و حرم حضرت شیدالشهداء علیه‌السلام عرصه‌گاه تجلی انوار تمام انبیاء و اولیاء علیهم‌‌السلام خصوصاً نور مبارک حضرت بقیه‌الله الاعظم (عجل‌الله تعالی فرجه) می‌باشد. و یکی از کراما ت و عنایات حضرت امام حسین علیه‌السلام به زائرین قبرش دادن لیاقت شرفیابی محضر حضرت ولی عصر (عجل‌الله تعالی فرجه) می‌باشد که در همین زمینه تشریفاتی را علمای بزرگوار ما در حرم امام حسین علیه‌السلام یا  در راه زیارت آن حضرت نقل فرموده‌اند تا جایی که بعضی از بزرگان از علماء یکی از راه‌های تشرف خدمت آن حضرت را زیارت حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام دانسته‌اند که شاهد این مطلب همین قضیة فوق و داستان شماره‌ی 40 همین کتاب است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


موضوعات مرتبط: تشرفات ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 5 شهريور 1394برچسب:, | 19:35 | نویسنده : رضا دهقان |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • ایران دانلود سنتر